بیشتر به کودک مان محبت کنیم، چون او هم مثل ما در شرایط سخت، بیشتر به عشق و محبت نیاز دارد.
 

مقدمه

آگاهی و آموختن می‌تواند به ترس و هراس نزدیک باشد اما با آن تفاوت دارد. گاهی در شرایط بحرانی این مرزها با یکدیگر ترکیب خیلی نزدیک‌تری خواهند داشت. اما اگر خود ما آن را تا حد ممکن مدیریت نکنیم، آیا می‌توانیم از کسی انتظار برگرداندن تعادل به زندگی‌مان را داشته باشیم؟ در میان تمام نامتعادل بودن این روزهای زندگی‌‌ اما، در این مطلب قرار است قدری در مورد توجه به وضعیت روحی کودکان مان در شرایط فعلی جامعه بخوانیم.

همه می‌دانیم که کودکان دارایی‌های ارزشمند آیندهٔ این زمین هستند. آنها افکار، تصمیم‌گیرنده‌ها، عقاید سالم و مدیرهای بحران فردای دنیا هستند. پس در کنار آموزش رعایت بهداشت و نکات ایمنی هنگام بیماری‌ها، مثل شستن درست دست‌ها و استفاده از دستمال هنگام عطسه و سرفه کردن، به مرور، کمی هم به آنها بیاموزیم که چطور می‌توانند در شرایط سخت و دشوار، افرادی متفاوت و تصمیم‌گیرنده‌هایی مصمّم باشند، چون مسئول و مدیر بحران‌های آیندهٔ زمین، همین کودکی است که الان در حال تماشای ماست. یادمان باشد، ما می‌گوییم و می‌گذریم، کودکان می‌بینند و به خاطر خواهند سپرد.
 

راهکارهای برخورد با کودک در واکنش به بیماری کرونا

فرزندان ما به شکل و روش‌های متفاوت و گوناگونی در مواجهه با اضطراب و استرس واکنش نشان می‌دهند. گریه کردن، دروغ گفتن، چسبیدن به والدین، پرخاشگری و عصبانیت برخی از این واکنش‌هاست. اما مثل همیشه ما به عنوان یک بزرگسال، پدر یا مادر یا مراقب یک کودک باید در این شرایط چه کار کنیم:

* در هر شرایطی نشان دهیم که از او مراقبت می‌کنیم و در کنارش هستیم.
* به ترس و وحشتش آرام و دلجویانه پاسخ دهیم.
* به حرف‌هایش گوش بدهیم.
* اگر بر اساس شنیده‌ها و دیده‌هایش در مورد این بیماری مصرانه حرف‌هایی زد که واقعیت نداشت، به او نگوییم که دروغ نگوید، چون او دروغ نمی‌گوید، بلکه تشخیص تخیل از واقعیت برای بیشتر کودکان کار ساده‌ای نیست!
* برای رفع استرس خود، او را مجبور به سکوت اجباری نکنیم؛ حرف باید از دل و ذهن کودک ما بیرون بیاید.
* بیشتر به او توجه کنیم.
* بیشتر به کودک مان محبت کنیم، چون او هم مثل ما در شرایط سخت، بیشتر به عشق و محبت نیاز دارد!
* برایش بیشتر وقت بگذاریم.
* با مهربانی با او حرف بزنیم.
* به فرزندمان اطمینان خاطر و قوت قلب بدهیم.
* با او بیشتر بازی کنیم؛ بازی‌ها ترس‌های کودک را محو می‌کنند.
* حواسش را با شادی‌های دنیای قشنگش پرت کنیم.
* یک بار دیگر؛ به خودمان یاد بدهیم که به حرف‌های کودک مان گوش کنیم.
* در خانه و محیط زندگی‌مان بیشتر آرامش فراهم کنیم.
* از دعوا و بحث کردن در این روزهای آشفته دور بمانیم.
* با همسرمان مهربان‌تر باشیم.
* تا جای ممکن کمتر در حضور کودک به تکرار اخبار گوش دهیم.
* کمتر با تلفن و موبایل مان در مورد بیماری کرونا صحبت کنیم.
* در صورت امکان مرخصی بگیریم و سعی کنیم بیشتر خودمان در کنارش باشیم.
* تا جای ممکن، برنامه‌های روزمره و منظم کودک را به شکل قبل ادامه دهیم؛ تغییر در شرایط بحرانی می‌تواند کودک را آشفته کند.
* اما اگر می‌بینیم کودک مان آشفته است و به برنامه‌ٔ جدیدی نیاز دارد، برای تشخیص و تعیین شرایط موجود با او حرف بزنیم تا یک راه جدید پیدا کنیم.
* اگر کودک ما آن‌قدر بزرگ شده است که شروع به پرسیدن در مورد بیماری کند، واقعیت‌های بیماری کرونا را با کلمات و مفهومی که برای سن کودک‌ قابل درک باشد برایش توضیح دهیم.
* می‌توانیم بگوییم یک سرماخوردگی‌ به نام کرونا اتفاق افتاده است و این آگاهی‌رسانی باید با توجه به شرایط روحی کودک ما انجام شود!
* در هر صورت و با شناختی که از کودک مان داریم، هر اطلاعاتی را با روشی اطمینان‌بخش و کاملاً فکرشده به کودک‌ بدهیم، چون بچه‌ها با هر جوابی که از ما می‌شنوند، شروع به پرسیدن سؤال بعدی خواهند کرد.
* اطلاعات واضحی دربارهٔ راه‌های کاهش خطر ابتلا به بیماری و پیشگیری از آن به او بدهیم تا از خودش بیشتر مراقبت کند و هشیارتر باشد.
* اگر به هر دلیلی مجبور به جدایی از کودک هستیم، مرتب با او، مثلاً از طریق تلفن، در تماس باشیم.
* و در آخر یک بار دیگر هم معتقدیم: به حرف‌های کودک مان با دل و جان گوش بدهیم!

منبع: سایت مادرشو